هر آنچه دعاست اینجاست

ساخت وبلاگ

1.دعای (یا مُقَلِّبَ القلوب قَلِّب قَلبَها و روحَها و جَسدَها علیٰ مَحبَّتی و عشقی و اُنْسی و اُلفَتی و مَوَدَّتی و قبولِ قَوْلی بِحَقِّ یا بَدوح و یا وَدود اَجِب دَعوتی یا وَصْلائیل) را 444 مرتبه بر تکه ای نبات خوانده و به همسرتان دهید تا میل کند.
 
2. اگر زن و شوهری با یکدیگر بحث و جدل کردند به طوری که دوست نداشتند حتی یکدیگر را بنگرند و بر سر مواضع خود پافشاری نمودند باید یک نفر واسطه گردد و دعای زیر را برای آنان بخواند.
الف )ذکر یا وَدود را بر دو تکه شیرینی یا قند یا نبات یا لیوانی شربت و یا زولبیا بامیه بخواند و به آن ها دهد تا بخورند.
ب) یک بار سوره واقعه را بر دو عدد شیرینی یا آب نبات یا زولبیا بامیه بخواند و بعد از آندعای زیر را قرائت کند و شیرینی را به آنها بدهد تا بخورند.
تَوَکَّلوا یا خُدّام هذهِ السُّورَه بِالاُلفَه و المَحَبَّه بَینَ فلان بن فلان و فلانه بنت فلانه بحق هَهْطُوبْ هَهْطُوب لُهوبْ اَجِب یا صَمْتُون ذُوبَهاء و جَمال تَوَکَّلوا یا خُدّام هذهِ السّورَةِ الشَّریفَة بِالمَحبَّة الدّائِمَه وَالوِداد بین فلان بن فلانة و فلانه بنت فلانه بِحَقِّ هذهِ السُّورَةِ عَلَیکُم و طاعَتَها لَدَیْکُم
نکات مهم :
به جای فلانه بنت فلانه اسم زن و مادرش و به جای فلان بن فلانه اسم شوهر و مادرش را بگویید.
در دستور دوم دعا را بر شربت و چیزهای مایع نخوانید اما در دستور اولی می توانید دعا را بر روی مایعات و شربت بخوانید.
 

دعای رفع کدورت بین زن و شوهر


3.یک مرتبه صلوات و خواندن سوره نسا پس از آن یازده بار صلوات به نیت مهر و محبت و رفع کدورت بسیار موثر است و موجب حل اختلاف بین زن و مرد می شود.
 
4.خواندن دعای ( بسم الله الر حمن الرحیم وَالضُّحَی وَاللَّیْلِ إِذَا سَجَی مَا وَدَّعَکَ رَبُّکَ وَمَا قَلَی وَلَلْآخِرَةُ خَیْرٌ لَّکَ مِنَ الْأُولَی وَلَسَوْفَ یُعْطِیکَ رَبُّکَ فَتَرْضَی أَلَمْ یَجِدْکَ یَتِیمًا فَآوَی وَوَجَدَکَ ضَالًّا َهَدَی وَوَجَدَکَ عَائِلًا فَأَغْنَی فَأَمَّا الْیَتِیمَ فَلَا تَقْهَرْ العجل العجل العجل الساعة الساعة الساعة الوحا الوحا الوحا فلان بن فلان علی حب فلانه بنت فلانه) 11 به نیت ایجاد محبت در دل شخص مورد نظر بسیار موثر است .
 
5.اگر با همسر خود بحث کرده اید و فکر می کنید محبت بینتان کاسته شده است آیه 26 سوره ال عمران 95 باربخوانید و از خداوند درخواست محبت 

هر آنچه دعاست اینجاست...
ما را در سایت هر آنچه دعاست اینجاست دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : سعید بازدید : 212 تاريخ : چهارشنبه 31 فروردين 1401 ساعت: 1:05

۱.امام امیرالمؤمنین علی(علیه السلام) سرانجام نیک و فرجام خوش را این گونه از خداوند طلب می کند: «نَسأَلُ اللّهَ مَنازِلَ الشُّهَداءِ وَ مُعایَشَةَ السُّعَداءِ وَ مُرافَقَةَ الاَنبِیاءِ .» از خدا درجات شهیدان و زندگی سعادتمندان و همنشینی با پیامبران را درخواست می کنیم.۲.دعاهای قرانی برای عاقبت به خیری
۱-رَبَّنَا لاَ تُزِغْ قُلُوبَنَا بَعْدَ إِذْ هَدَیْتَنَا وَهَبْ لَنَا مِن لَّدُنکَ رَحْمَةً إِنَّکَ أَنتَ الْوَهَّابُ؛آل عمران-۸
پروردگارا، پس از آن که ما را هدایت کردی، دلهایمان را دستخوش انحراف مگردان و از جانب خود، رحمتی بر ما ارزانی دار که تو خود بخشایشگری. قرآن کریم برای عاقبت به خیری و مردن با ایمان و پایداری در ایمان اهمیت ویژه ای قایل شده است.
۲- رَبَّنا اَفرِغ عَلَینا صَبراً وَ تَوَفَّنا مُسلِمینَ ؛ پروردگارا، بر ما شکیبایی فرو ریز و ما را مسلمان بمیران.
حضرت ابراهیم و یعقوب ع پسران خود را به همان سفارش کردند: ای پسران من، خداوند برای شما این دین را برگزید. پس البته نباید جز مسلمان بمیرید.
۳- یوسف صدیق (علیه السلام) نیز به خداوند عرضه داشت: « تَوَفَّنی مُسلِماً وَ اَلحِقنی بِالصّالِحینَ » ؛ (مرا مسلمان بمیران و مرا به شایستگان ملحق فرما).
۳.دعای مشهور برای عاقبت بخیری
اللهم اجعل عواقب امورنا خیرا
۴. امام چهارم در دعای ۱۱ صحیفه سجادیه عاقبت به خیری را از خداوند طلب کرده است:
کَانَ مِنْ دُعَائِهِ عَلَیْهِ السَّلَامُ بِخَوَاتِمِ الْخَیْر :
یَا مَنْ ذِکْرُهُ شَرَفٌ لِلذَّاکِرِینَ، وَ یَا مَنْ شُکْرُهُ فَوْزٌ لِلشَّاکِرِینَ، وَ یَا مَنْ طَاعَتُهُ نَجَاةٌ لِلْمُطِیعِینَ، صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ اشْغَلْ قُلُوبَنَا بِذِکْرِکَ عَنْ کُلِّ ذِکْرٍ، وَ أَلْسِنَتَنَا بِشُکْرِکَ عَنْ کُلِّ شُکْرٍ، وَ جَوَارِحَنَا بِطَاعَتِکَ عَنْ کُلِّ طَاعَةٍ. فَإِنْ قَدَّرْتَ لَنَا فَرَاغاً مِنْ شُغْلٍ فَاجْعَلْهُ فَرَاغَ سَلَامَةٍ لَا تُدْرِکُنَا فِیهِ تَبِعَةٌ، وَ لَا تَلْحَقُنَا فِیهِ سَأْمَةٌ، حَتَّى یَنْصَرِفَ عَنَّا کُتَّابُ السَّیِّئَاتِ بِصَحِیفَةٍ خَالِیَةٍ مِنْ ذِکْرِ سَیِّئَاتِنَا، وَ یَتَوَلَّى کُتَّابُ الْحَسَنَاتِ عَنَّا مَسْرُورِینَ بِمَا کَتَبُوا مِنْ حَسَنَاتِنَا وَ إِذَا انْقَضَتْ أَیَّامُ حَیَاتِنَا، وَ تَصَرَّمَتْ مُدَدُ أَعْمَارِنَا، وَ اسْتَحْضَرَتْنَا دَعْوَتُکَ الَّتِی لَا بُدَّ مِنْهَا وَ مِنْ إِجَابَتِهَا، فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ اجْعَلْ خِتَامَ مَا تُحْصِی عَلَیْنَا کَتَبَةُ أَعْمَالِنَا تَوْبَةً مَقْبُولَةً لَا تُوقِفُنَا بَعْدَهَا عَلَى ذَنْبٍ اجْتَرَحْنَاهُ، وَ لَا مَعْصِیَةٍ اقْتَرَفْنَاهَا. وَ لَا تَکْشِفْ عَنَّا سِتْراً سَتَرْتَهُ عَلَى رُءُوسِ الْأَشْهَادِ، یَوْمَ تَبْلُو أَخْبَارَ عِبَادِکَ. إِنَّکَ رَحِیمٌ بِمَنْ دَعَاکَ، وَ مُسْتَجِیبٌ لِمَنْ نَادَاکَ .
نیایش آن حضرت در طلبِ فرجام نیک
ای آن که یاد تو یادآورانت را بزرگی دهد، و ای آن که سپاس تو سپاسگزارانت را رستگار کند، و ای آن که فرمانبرداریِ‌تو فرمانبردارانت را رهایی بخشد، بر محمد و خاندانش درود فرست؛ و با یاد خود، دل‌های ما را از هر یاد دیگری بپرداز؛ و با سپاس خود، زبان‌های ما را از هر سپاس دیگر، و با فرمانبرداری خود، اعضای ما را از فرمانبرداری دیگران بازدار.
اگر برای ما فراغتی مقدّر کرده‌ای، آن را فراغتی بی‌گزند و سالم قرار ده که وبال نیاورد و دل‌هایمان را نمیراند، تا فرشتگانی که گناهان ما را می‌نویسند، با کارنامه‌ای سفید و تهی از تیرگی‌های گناه از پیش ما به سوی تو برگرداند، و فرشتگانی که کارهای نیک ما را می‌نویسند، شادمان از آنچه در کارنامه‌ی ما نوشته‌اند، پیش تو آیند.
چون روزهای زندگی ما سپری شود و مدت عمر ما به سر آید و فراخوانِ تو ما را فرا خوانَد ـ همان که از اجابت آن چاره و گریزی نیست ـ بر محمد و خاندانش درود فرست و چنان کن که آنچه فرشتگانِ نویسنده برای ما رقم می‌زنند، به توبه‌ای مقبول خاتمه یابد، تا پس از آن ما را به سبب گناهی که کرده‌ایم و نافرمانی‌ای که بدان آلوده گشته‌ایم، باز نداری،
و در آن روز که از رازهای پنهان بندگانت پرده بر می‌داری، پیش چشمِ همگان، پرده از گناهان ما بر نداری.
تنها تویی که با هر کس تو را بخوند، مهر می‌ورزی، و به هر کس که تو را ندا دهد، جواب می‌گویی.
۵.عوامل و موانع عاقبت به خیری
شاید نتوان یک یا چند عامل را علت عاقبت به خیری و یا عاقبت به شری دانست اما آن مواردی که مسلّم است را در پاسخ این سؤال خواهم آورد.
رسول گرامی خدا فرموده اند: « لَا یَزَالُ الْمُؤْمِنُ خَائِفاً مِنْ سُوءِ الْعَاقِبَةِ لَا یَتَیَقَّنُ الْوُصُولَ إِلَى رِضْوَانِ اللَّهِ حَتَّى یَکُونَ وَقْتُ نَزْعِ رُوحِهِ وَ ظُهُورِ مَلَکِ الْمَوْتِ لَه (بحار الأنوار ج ۲۴ ص ۲۶ )؛ مؤمن پیوسته از سوء عاقبت خود بیمناک است و یقین ندارد که آیا مقام خشنودى و رضاى خدا را دریافت خواهد کرد یا نه تا هنگام مرگ و آمدن ملک الموت.»
ما نیز از اینکه شما در زمره مؤمنین قرار داشته و چنین دغدغه ای دارید خوشحالیم و امیدواریم حسن عاقبت شامل همه ما گردد.
به گزارش شفقنا سایت پرسمان در ادامه نوشت:خوب است بدانید عاقبت به خیرى همان تامین سعادت آخرت است و هر کارى که انسان خالصانه براى سعادت آخرت انجام دهد تامین کننده آن می باشد.
زندگی فرصتی است برای خدایی شدن انسان و هدف زندگی انسان هم همین خدایی شدن است. اگر انسان زندگی و نیت و رفتار خود را خدامحور کند و برای نزدیک شدن به خدا زندگی کند, حتما عاقبت او نیز خدایی و نیک خواهد شد, زیرا هر کسی همانگونه می میرد, که زندگی می کند. همان گونه که رفتار و انتخاب های انسان در کیفیت آخرت او کاملا موثر است, نوع زندگی و انتخاب های انسان در عاقبت به خیری او در همین دنیا نیز تاثیر مستقیم دارد.
بطور خلاصه می توان گفت: بدون شک هیچ عملی مانند انجام واجبات الهی و عمل به تکالیف خدایی در حسن عاقبت موثر نمی باشد؛ همان طوری که مهمترین عامل در بد عاقبتی ارتکاب محرمات الهی و انجام گناهان است.
الف-مهمترین عوامل عاقبت بخیری:
۱- ایمان
ایمان اولین و اساسى ترین و محکم ترین ریسمان نجات است و مطمئن ترین ضامن عاقبت به خیرى مى باشد. عن ابى عبداللّه (علیه السلام)… و قال فى قوله عزّ وجلّ «فقد استمسک بالعروة الوثقى» قال: هى الایمان باللّه وحده لاشریک له…؛ از امام صادق(علیه السلام) است که درباره این کلام الهى «فقد استمسک بالعروه الوثقى» فرمود: عروة الوثقى همان ایمان به یگانگى خداوند بى شریک مى باشد»، (اصول کافى، ج ۲، ص ۱۴، روایت ۱ به نقل از سرالاسراء، على سعادت پرور، ج ۲، ص ۳۲۴)
جمله فقد استمسک… پاره اى از آیة الکرسى است که در آیه ۲۵۶ سوره بقره آمده است یعنى… کسى که به طاغوت [بت و شیطان و هر موجود طغیانگر] کافر شود و به خدا ایمان آورد، به دستگیره محکمى چنگ زده که گسستن براى آن نیست… بنابراین آن دستگیره محکم (عروه الوثقى) که قابل گسستن نیست همان «ایمان» به خداوند تعالى است.
۲- تقوا
خداوند متعال در چندین آیه قرآن به صراحت عاقبت بخیری را از آن متقین دانسته است . (۱) چرا که انسان متقی، عقلش سرجاست و شهوت و غضب، پول و ریاست و … عقلش را زائل نکرده است و چون عقلش درست کار می کند، عاقبت اندیش است و عاقبت اندیشی اش در نهایت وی را عاقبت بخیر می کند.
از آن جا که «تقوا» در تامین عاقبت بخیری و دوری از بد عاقبتی نقش کلیدی دارد توجه شما را به توضیحی در این باره جلب می نماییم :
«تقوا» یعنى، قدرت کنترل نفس به گونه اى که محرمات را ترک کرده و به واجبات عمل نماید. براى تقویت تقوا باید در دو بعد نظرى و عملى اقدام نمود.
در «بعد نظرى» با تقویت مبانى عقیدتى، به ساختمان و چهارچوب عقاید استحکام بخشید و سپس با عمل، در راسخ تر شدن آنها کوشید.
آنچه در «بعد عملى» لازم است توجه نمود در گام اول استوارى بر انجام واجبات و ترک گناهان و در گام دوم پالودن نفس از رذایل اخلاقی و آراستن به فضایل و بیرون راندن حب دنیا و تعلقات دنیوى از ژرفاى ضمیر می باشد.
براى تقویت تقوا، عمل به سفارش هاى زیر را توصیه مى کنیم:
۱- از غذاى حرام پرهیز کنید.
۲- گناهان را به طور کلى ترک نمایید.
۳- واجبات مخصوصا نمازها را در اول وقت بخوانید.
۴- تا آن جا که مى توانید نمازهاى مستحبى مخصوصا نماز شب را ترک نکنید.
۵- ارتباط با ولی الله الاعظم، امام زمان (عج الله تعالی فرجه) با یاد و عمل به آنچه مورد رضایت حضرت می باشد.
در خصوص رعایت تقوا آن چه لازم است این است که انسان دائما در حال مراقبه از نفس خویش باشد و لحظه اى زمام نفس را به دست شیطان ندهد.
بنابراین بهترین راه براى عاقبت به خیر شدن مراقبت دائم از نفس خویش است یا به عبارت دیگر مطمئن ترین راه و روش، ایمان و عمل صالح است. خداوند در سوره العصر مى فرماید: «به عصر قسم که انسان ها همه در زیانند. مگر کسانى که ایمان آورده و اعمال صالح انجام داده اند و یکدیگر را به حق سفارش کرده و یکدیگر را به شکیبایى و استقامت توصیه نموده اند».
در حدیثى از امیرالمؤمنین على(علیه السلام) وارد شده: «انکم ان اغتنمتم صالح الاعمال، نلتم عن الاخرة نهایة الآمال؛ تحقیقا چنین است که اگر شما اعمال صالح را مغتنم شمرید به آن غایت بلند آرزوهاى اخروى خواهید رسید» (الغرر والدرر، باب العمل، به نقل از سرالاسراء، استاد على سعادت پرور، ج ۲، ص ۲۰۹).
۳- توبه
از دیگر عوامل مؤثر در عاقبت بخیری، «توبه» است. ممکن است کسی در طول عمر خود دراثر غفلت و نادانی گناه کرده باشد و قبل از مرگ بیدار گشته توبه کند و راه خود را به سوی خدا اصلاح نماید و عاقبت به خیر گردد و بر عکس ممکن است کسی یک عمر در راه دین باشد و در نهایت در اثر مثلا نافرمانی نسبت به امام زمان خویش پایش بلغزد و از مسیر، منحرف و عاقبت اش بد باشد.
فضیل عیاض که یک عمر نافرمانی خداوند را کرد، با توبه ای خالصانه یک باره دگرگون شده و مسیر خود را کاملا تغییر داد.
رسول ترک، بخاطر احترامی که به اهل بیت و مخصوصا امام حسین می گذاشت با همه ی آلودگی که داشت، نجات یافت و موفق به توبه ای حقیقی شد.
۴- اخلاص در عمل
از «اخلاص» به اکسیر اعظم تعبیر شده است. یعنی یک عمل به ظاهر کوچک همراه با اخلاص از کوهی از عمل بدون اخلاص با ارزش تر است. اخلاص به عمل انسان بها و قیمت می دهد. عمری عبادت بدون اخلاص، پشیزی ارزش ندارد.
بندگی، امری مستمر و ادامه دار است و به یک روز و یک ماه و یک سال خاتمه نمی یابد. اگر در این میان لغزشی صورت گیرد انسان زمین می خورد. آدمی هر قدر که مراحل بندگی را بپیماید،‌ شیطان نیز با حیله های قوی تر وارد می شود و هیچ گاه انسان از این دشمن قسم خورده به طور کامل راحت نمی گردد. البته اگر مؤمنی به درجه مخلـَصین برسد دیگر شیطان را به او راهی نیست. «قال رب بما اغویتنی لازینن لهم فی الارض و لاغوینهم اجمعین الا عبادک منهم المخلصین؛ (سوره مبارکه حجر، ۳۹و۴۰)
ابلیس گفت: پـروردگـارا! به خاطر این که مرا گمراه ساختى (و این انسان زمینه بدبختى مرا فراهم ساخت) من نعمتهاى مادى روى زمین را در نظر آنهازینت مى دهم (و انسانها را به آن مشغول مى دارم) و سرانجام همه را گمراه خواهم ساخت مگر آن بندگان خالص شده تو.
لذا باید سعی کرد هر کاری را فقط برای رضای خداوند انجام داد.
ب-مهمترین عوامل سوء عاقبت
۱- حب دنیا
«دنیازدگی» یا «فریب از مظاهر دنیای دون» از عوامل اصلی سوء عاقبت است. چنانکه پیامبر اکرم (صلی الله علیه و اله) فرمود: «حُبُّ الدُّنْیَا رَأْسُ کُلِّ خَطِیئَةٍ وَ مِفْتَاحُ کُلّ سَیِّئَةٍ وَ سَبَبُ إِحْبَاطِ کُلِّ حَسَنَة؛ حب دنیا اساس هر خطا، و کلید هر گناه و سبب نابودی و ضایع شدن هر خوبی و حسنه‌‌ای است» (إرشاد القلوب، ج ۱، ص: ۲۱)
عشق به دنیا، بدترین بیماری هاست، زیرا که باعث غفلت از آخرت مى شود. بهترین راه علاج دنیا زدگی، «یادآوری مداوم مرگ و آخرت» است زیرا: «ذکر الموت یهوّن اسباب الدّنیا؛ یاد مرگ اسباب دنیا داری را خوار مى گرداند» (شرح آقا جمال الدین خوانسارى بر غرر الحکم، ج ۴ ، ص : ۳۱).
«شریح قاضی» از جمله کسانی بود که عاقبت در برابر اربابِ زر و زورِ دنیا و زورمندانِ زرمدار، کرنش کرده و برای دو روزه مردار دنیا به آن نزدیک شده و لذا در حساس ترین برهه تاریخ اسلام، بدترین تصمیم ممکن را گرفت و ننگ ابدی را به جان خرید و روند تاریخ را به سبب آلودگی خود به دنیا عوض کرد.
«بلعم بن باعورا» – از علماء بنی اسرائیل و معاصر حضرت موسی (علیه السلام) – نخست در صف مؤمنان و حاملان آیات و علوم الهى بود، امّا با وسوسه شیطان و طاغوت زمان یعنی فرعون، منحرف شد. وی پیرو آئین ابراهیم و صاحب کرامت بود؛ چنانکه مردم از اطراف و اکناف به نزد او می‌آمدند تا درباره آنان پیشگویی کند و برای برکت یافتن دارایی و زندگی آنها دعا نماید. (مرکز فرهنگ و معارف، اعلام قرآن از دایرة المعارف قرآن، ص ۱۶۰).
اگر چه نام بلعم باعورا در قرآن نیامده است اما همه مفسران بزرگ، مضمون آیات ۱۷۵ و۱۷۶ سوره اعراف را درباره او دانسته اند: «وَ اتْلُ عَلَیْهِمْ نَبَأَ الَّذی آتَیْناهُ آیاتِنا فَانْسَلَخَ مِنْها فَأَتْبَعَهُ الشَّیْطانُ فَکانَ مِنَ الْغاوین ؛ و بر آنها بخوان سرگذشت آن کس را (بلعم باعورا) که آیات خود را به او دادیم (اسم اعظم یا استجابت دعا) ولى سرانجام خود را از آن تهى ساخت و شیطان در پى او افتاد و از گمراهان شد». امام باقر (علیه السلام) درباره این آیه می فرماید: «اصل آیه، درباره بلعم است. سپس خداوند آن را مَثَل قرار داده براى مردمى که اهل قبله هستند (مومن می باشند) ولی هوا و هوس خود را بر هدایت الهى مقدم مى شمارند» (تفسیر مجمع البیان، طبرسی، ج ۱۰، ص۱۱۵ ).
امام رضا (علیه السلام) نیز فرمود: بَلعَم فرزند باعور، اسم اعظم الهى را مى دانست و دعایش مستجاب مى شد، ولى به دربار فرعون جذب شد و با آنکه در ابتداى کار، مبلّغ حضرت موسى (علیه السلام) بود، ولى سرانجام بر علیه موسى و یاران او اقدام کرده و بد عاقبت شد. (تفسیر نور الثقلین، ذیل آیه ۱۷۶).
آرى، زرق و برق دنیا و دربار حاکمان و پادشاهان، عامل سقوط علما و دانشمندان است.
قرآن سرانجام این عابد مستجاب الدعوة را چنین بازگو می‌کند: «وَ لَوْ شِئْنا لَرَفَعْناهُ بِها وَ لکِنَّهُ أَخْلَدَ إِلَى الْأَرْضِ وَ اتَّبَعَ هَواهُ فَمَثَلُهُ کَمَثَلِ الْکَلْبِ إِنْ تَحْمِلْ عَلَیْهِ یَلْهَثْ أَوْ تَتْرُکْهُ یَلْهَثْ ذلِکَ مَثَلُ الْقَوْمِ الَّذینَ کَذَّبُوا بِآیاتِنا فَاقْصُصِ الْقَصَصَ لَعَلَّهُمْ یَتَفَکَّرُون؛ و اگر مى خواستیم، (مقام) او (بلعم باعورا) را با این آیات (و علوم و دانش ها) بالا مى بردیم (اما اجبار، بر خلاف سنّت ماست؛ پس او را به حال خود رها کردیم) و او به پستى گرایید و از هواى نفس پیروى کرد. مَثَل او همچون سگی (هار) است که اگر به او حمله کنى، دهانش را باز و زبانش را بیرون مى آورد و اگر او را به حال خود واگذارى، باز همین کار را مى کند (گویى چنان تشنه دنیاپرستى است که هرگز سیراب نمى شود). این مَثَل گروهى است که آیات ما را تکذیب کردند؛ این داستانها را (براى آنها) بازگو کن، شاید بیندیشند (و بیدار شوند)».(اعراف: ۱۷۶)
۲- گناه، عامل غلبه سیاهی بر سپیدی قلب
آنگاه که شخص گناه مرتکب میشود در دل او نقطه ای سیاه حادث میشود و تکرار گناه و عدم توبه کم کم منجر به این می‌شود که انسان نعوذبالله به سوءخاتمه در زندگی‌اش مبتلا ‌شود.
روایت از امام صادق «صلوات الله علیه» است «قال: اِذا اَذنَبَ الرَّجُلُ خَرَجَ فی قَلبِه نُکتَةٌ سَوداء» آنگاه که شخص گناه مرتکب می شود در دل او نقطه ای سیاه حادث میشود؛ اولش این است؛ یک نقطه سیاه؛ «فَاِن تابَ اِنمَحَت» اگر پشیمان شد، توبه کرد، لطف الهی این است که آن سیاهی را و تاریکی را خدا محو می کند؛ «وَ اِن زادَ» اگر نعوذ بالله این متنبه نشد و بر گناه افزود، «زادت»؛ آن نکته سوداء توسعه پیدا می کند «حَتّی تَغلِبَ عَلی قَلبِه» گناه بر روی گناه، گناه بر روی گناه، هر چه گناه بر روی گناه بیاید این سیاهی و تاریکی توسعه پیدا می کند تا این که غلبه می کند بر دل.
پرسشگر گرامی!
برای عاقبت به خیر شدن باید به خدا پناه برد و ضمن عمل به دین, تحت ولایت خدا و اولیای او زندگی کرد؛ در غیر این صورت خطر سقوط فراوان است؛ لذا لازم است در هر کاری ابتدا به عواقب آن اندیشید. کما اینکه حضرت علی (علیه السلام) در این خصوص می فرماید: «أَعْقَلُ النَّاسِ أَنْظَرُهُمْ فِی الْعَوَاقِبِ؛ (تصنیف غرر الحکم و درر الکلم ص : ۵۲ ) عاقل ترین مردم (کسی است که) دور اندیشی بیشتری نسبت به عاقبت کارهایش داشته باشد.»
دوست عزیز، بدان که:
هر اندازه انسان در برابر پروردگار خاضع تر باشد، محبوب تر است و در تأمین سعادت اخروی و تضمین عاقبت بخیری او مؤثرتر است؛ اما درک این که واقعا به چنین موفقیت ارزشمندى نائل شده یا نه چندان آسان نیست و بلکه مصلحت انسان نیز نمى باشد؛ زیرا موجب غرور و عدم التجاى بیشتر در درگاه خدا و مانع کسب فیوضات بیشتر است.
غرور و اطمینان به نفس، خود زمینه ساز گمراهى و اغواى آن مى شود. پیامبر اکرم(صلی الله علیه و اله) در نمازهاى خود این دعا را مى فرمود: «الهى لا تکلنى الى نفسى طرفة عین ابدا؛ خداوندا مرا لحظه اى به خودم وا مگذار» وقتى یکى از همسرانش با اشاره به مقام بلند حضرت نزد خدا از او علت این دعا را پرسید، حضرت فرمود: خداوند برادرم یونس را لحظه اى به حال خود واگذاشت و آمد به سر او آنچه که آمد.
پس آدمى همواره باید خود را در حالت خوف و رجا نگه دارد و پیوسته در پى کسب هر چه بیشتر رضاى حق تعالى برآید و از خودش در این راه مدد جسته و به اهل بیت (علیهم السلام) نیز متوسل شود.
در پایان این نکته را نیز یادآور می شویم که برای دست یابی به عاقبت بخیری می توانید از ادعیه هایی که در این زمینه نقل گردیده کمک بگیرید که برخی از آنها شامل موارد ذیل می باشد:
۱- دعاى یازدهم صحیفه سجادیه که براى حسن عاقبت وارد شده است.
۲- ربنا لا تزغ قلوبنا بعد اذ هدیتنا و هب لنا من لدنک رحمه انک انت الوهاب
۳- اللهم اجعل عواقب امورنا خیرا
۴- اللهم اختم لنا بالخیر و السعاده و ارزقنا خیر الدنیا و الآخره
۵- الهی لا تکلنی الی نفسی طرفه عینا ابدا
۶- ربنا آتنا فی الدنیا حسنه و فی الآخره حسنه و قنا عذاب النار

هر آنچه دعاست اینجاست...
ما را در سایت هر آنچه دعاست اینجاست دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : سعید بازدید : 145 تاريخ : شنبه 27 فروردين 1401 ساعت: 20:13

متن حدیث کسا برای حاجت به همراه ترجمه


عَنْ فاطِمَهَ الزَّهْراَّءِ عَلَیْهَا السَّلامُ بِنْتِ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ قالَ سَمِعْتُ فاطِمَهَ اَنَّها قالَتْ دَخَلَ عَلَىَّ اَبى رَسُولُ اللَّهِ فى بَعْضِ الاْیّامِ فَقالَ السَّلامُ عَلَیْکِ یا فاطِمَهُ فَقُلْتُ عَلَیْکَ السَّلامُ قالَ اِنّى اَجِدُ فى بَدَنى ضُعْفاً فَقُلْتُ لَهُ اُعیذُکَ بِاللَّهِ یا اَبَتاهُ مِنَ الضُّعْفِ فَقَالَ یا فاطِمَهُ ایتینى بِالْکِساَّءِ الْیَمانى فَغَطّینى بِهِ فَاَتَیْتُهُ بِالْکِساَّءِ الْیَمانى فَغَطَّیْتُهُ بِهِ وَصِرْتُ اَنْظُرُ اِلَیْهِ وَاِذا وَجْهُهُ یَتَلاَْلَؤُ کَاَنَّهُ الْبَدْرُ فى لَیْلَهِ تَمامِهِ وَکَمالِهِ

از فاطمه زهرا سلام‌اللّه علیها دختر رسول خدا صلی‌اللّه علیه وآله ، جابر گوید شنیدم از فاطمه زهرا که فرمود: وارد شد بر من پدرم رسول خدا در بعضی از روزها و فرمود: سلام بر تو ای فاطمه در پاسخش گفتم: بر تو باد سلام فرمود: من در بدنم سستی و ضعفی احساس می‌کنم، گفتم: پناه می‌دهم تو را به خدا ای پدرجان از سستی و ضعف فرمود: ای فاطمه برایم کساء یمانی را بیاور و مرا بدان بپوشان من کساء یمانی را برایش آوردم و او را بدان پوشاندم و هم‌چنان بدو می‌نگریستم و در آن حال چهره‌اش همانند ماه شب چهارده می‌درخشید.

فَما کانَتْ اِلاّ ساعَهً وَاِذا بِوَلَدِىَ الْحَسَنِ قَدْ اَقْبَلَ وَقالَ السَّلامُ عَلَیْکِ یا اُمّاهُ فَقُلْتُ وَعَلَیْکَ السَّلامُ یا قُرَّهَ عَیْنى وَثَمَرَهَ فُؤ ادى فَقالَ یا اُمّاهُ اِنّى اَشَمُّ عِنْدَکِ راَّئِحَهً طَیِّبَهً کَاَنَّها راَّئِحَهُ جَدّى رَسُولِ اللَّهِ فَقُلْتُ نَعَمْ اِنَّ جَدَّکَ تَحْتَ الْکِساَّءِ فَاَقْبَلَ الْحَسَنُ نَحْوَ الْکِساَّءِ وَقالَ السَّلامُ عَلَیْکَ یا جَدّاهُ یا رَسُولَ اللَّهِ اَتَاْذَنُ لى اَنْ اَدْخُلَ مَعَکَ تَحْتَ الْکِساَّءِ فَقالَ وَعَلَیْکَ السَّلامُ یا وَلَدى وَیا صاحِبَ حَوْضى قَدْ اَذِنْتُ لَکَ فَدَخَلَ مَعَهُ تَحْتَ الْکِساَّءِ

پس ساعتی نگذشت که دیدم فرزندم حسن وارد شد و گفت سلام بر تو ای مادر گفتم: بر تو باد سلام ای نور دیده‌ام و میوه دلم گفت: مادرجان من در نزد تو بوی خوشی استشمام می کنم گویا بوی جدم رسول خدا است گفتم : آری همانا جد تو در زیر کساء است پس حسن بطرف کساء رفت و گفت: سلام بر تو ای جد بزرگوار ای رسول خدا آیا به من اذن می‌دهی که وارد شوم با تو در زیر کساء؟ فرمود: بر تو باد سلام ای فرزندم و ای صاحب حوض من اذنت دادم پس حسن با آن جناب بزیر کساء رفت.

فَما کانَتْ اِلاّ ساعَهً وَاِذا بِوَلَدِىَ الْحُسَیْنِ قَدْ اَقْبَلَ وَقالَ السَّلامُ عَلَیْکِ یا اُمّاهُ فَقُلْتُ وَعَلَیْکَ السَّلامُ یا وَلَدى وَیا قُرَّهَ عَیْنى وَثَمَرَهَ فُؤ ادى فَقالَ لى یا اُمّاهُ اِنّىَّ اَشَمُّ عِنْدَکِ راَّئِحَهً طَیِّبَهً کَاَنَّها راَّئِحَهُ جَدّى رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ فَقُلْتُ نَعَمْ اِنَّ جَدَّکَ وَاَخاکَ تَحْتَ الْکِساَّءِ فَدَنَى الْحُسَیْنُ نَحْوَ الْکِساَّءِ وَقالَ السَّلامُ عَلَیْکَ یا جَدّاهُ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا مَنِ اخْتارَهُ اللَّهُ اَتَاْذَنُ لى اَنْ اَکُونَ مَعَکُما تَحْتَ الْکِساَّءِ فَقالَ وَعَلَیْکَ السَّلامُ یا وَلَدى وَیا شافِعَ اُمَّتى قَدْ اَذِنْتُ لَکَ فَدَخَلَ مَعَهُما تَحْتَ الْکِساَّءِ

ساعتی نگذشت که فرزندم حسین وارد شد و گفت: سلام بر تو ای مادر گفتم: بر تو باد سلام ای فرزند من و ای نور دیده‌ام و میوه دلم فرمود: مادرجان من در نزد تو بوی خوشی استشمام می‌کنم گویا بوی جدم رسول خدا(ص) است گفتم آری همانا جد تو و برادرت در زیر کساء هستند حسین نزدیک کساء رفته گفت: سلام بر تو ای جد بزرگوار، سلام بر تو ای کسی که خدا او را برگزید آیا به من اذن می‌دهی که داخل شوم با شما در زیر کساء فرمود: و بر تو باد سلام ای فرزندم و ای شفاعت‌کننده امتم به تو اذن دادم پس او نیز با آن دو در زیر کساء وارد شد.

فَاَقْبَلَ عِنْدَ ذلِکَ اَبُوالْحَسَنِ عَلِىُّ بْنُ اَبى طالِبٍ وَقالَ السَّلامُ عَلَیْکِ یا بِنْتَ رَسُولِ اللَّهِ فَقُلْتُ وَعَلَیْکَ السَّلامُ یا اَبَا الْحَسَنِ وَ یا اَمیرَالْمُؤْمِنینَ فَقالَ یا فاطِمَهُ اِنّى اَشَمُّ عِنْدَکِ رائِحَهً طَیِّبَهً کَاَنَّها راَّئِحَهُ اَخى وَابْنِ عَمّى رَسُولِ اللَّهِ فَقُلْتُ نَعَمْ ها هُوَ مَعَ وَلَدَیْکَ تَحْتَ الْکِساَّءِ فَاَقْبَلَ عَلِىُّ نَحْوَ الْکِساَّءِ وَقالَ السَّلامُ عَلَیْکَ یا رَسُولَ اللَّهِ اَتَاْذَنُ لى اَنْ اَکُونَ مَعَکُمْ تَحْتَ الْکِساَّءِ قالَ لَهُ وَعَلَیْکَ السَّلامُ یا اَخى یا وَصِیّى وَخَلیفَتى وَصاحِبَ لِواَّئى قَدْ اَذِنْتُ لَکَ فَدَخَلَ عَلِىُّ تَحْتَ الْکِساَّءِ

در این هنگام ابوالحسن علی بن ابی‌طالب وارد شد و فرمود سلام بر تو ای دختر رسول خدا گفتم: و بر تو باد سلام ای اباالحسن و ای امیرمؤمنان فرمود: ای فاطمه من بوی خوشی نزد تو استشمام می‌کنم گویا بوی برادرم و پسرعمویم رسول خدا است ؟ گفتم: آری این او است که با دو فرزندت در زیر کساء هستند پس علی نیز به طرف کساء رفت و گفت سلام بر تو ای رسول خدا آیا اذن می‌دهی که من نیز با شما در زیر کساء باشم رسول خدا به او فرمود: و بر تو باد سلام ای برادر من و ای وصی و خلیفه و پرچمدار من به تو اذن دادم پس علی نیز وارد در زیر کساء شد.

حدیث کسا برای حاجت
ثُمَّ اَتَیْتُ نَحْوَ الْکِساَّءِ وَقُلْتُ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَبَتاهُ یا رَسُولَ اللَّهِ اَتَاْذَنُ لى اَن اَکُونَ مَعَکُمْ تَحْتَ الْکِساَّءِ قالَ وَعَلَیْکِ السَّلامُ یا بِنْتى وَیا بَضْعَتى قَدْ اَذِنْتُ لَکِ فَدَخَلْتُ تَحْتَ الْکِساَّءِ

در این هنگام من نیز به طرف کساء رفتم و عرض کردم سلام بر تو ای پدرجان ای رسول خدا آیا به من هم اذن می‌دهی که با شما در زیر کساء باشم؟ فرمود: و بر تو باد سلام ای دخترم و ای پاره تنم به تو هم اذن دادم، پس من نیز به زیر کساء رفتم

فَلَمَّا اکْتَمَلْنا جَمیعاً تَحْتَ الْکِساَّءِ اَخَذَ اَبى رَسُولُ اللَّهِ بِطَرَفَىِ الْکِساَّءِ وَاَوْمَئَ بِیَدِهِ الْیُمْنى اِلَى السَّماَّءِ وَقالَ اَللّهُمَّ اِنَّ هؤُلاَّءِ اَهْلُ بَیْتى وَخاَّصَّتى وَحاَّمَّتى لَحْمُهُمْ لَحْمى وَدَمُهُمْ دَمى یُؤْلِمُنى ما یُؤْلِمُهُمْ وَیَحْزُنُنى ما یَحْزُنُهُمْ اَنَا حَرْبٌ لِمَنْ حارَبَهُمْ وَسِلْمٌ لِمَنْ سالَمَهُمْ وَعَدُوُّ لِمَنْ عاداهُمْ وَمُحِبُّ لِمَنْ اَحَبَّهُمْ اِنَّهُمْ مِنّى وَ اَنَا مِنْهُمْ فَاجْعَلْ صَلَواتِکَ وَبَرَکاتِکَ وَرَحْمَتَکَ وَغُفْرانَکَ وَرِضْوانَکَ عَلَىَّ وَعَلَیْهِمْ وَاَذْهِبْ عَنْهُمُ الرِّجْسَ وَطَهِّرْهُمْ تَطْهیراً

و چون همگی در زیر کساء جمع شدیم پدرم رسول خدا دو طرف کساء را گرفت و با دست راست به سوی آسمان اشاره کرد و فرمود: خدایا اینانند خاندان من و خواص و نزدیکانم گوشتشان گوشت من و خونشان خون من است می‌آزارد مرا هرچه ایشان را بیازارد و به اندوه می‌اندازد مرا هرچه ایشان را به اندوه در آورد من در جنگم با هر که با ایشان بجنگد و در صلحم با هر که با ایشان در صلح است و دشمنم با هر کس که با ایشان دشمنی کند و دوستم با هر کس که ایشان را دوست دارد اینان از منند و من از ایشانم پس بفرست درودهای خود و برکت‌هایت و مهرت و آمرزشت و خوشنودیت را بر من و بر ایشان و دور کن از ایشان پلیدی را و پاکیزه شان کن به خوبی.

فَقالَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ یا مَلاَّئِکَتى وَیا سُکّانَ سَمواتى اِنّى ما خَلَقْتُ سَماَّءً مَبْنِیَّهً وَلا اَرْضاً مَدْحِیَّهً وَلا قَمَراً مُنیراً وَلا شَمْساً مُضِیَّئَهً وَلا فَلَکاً یَدُورُ وَلا بَحْراً یَجْرى وَلا فُلْکاً یَسْرى اِلاّ فى مَحَبَّهِ هؤُلاَّءِ الْخَمْسَهِ الَّذینَ هُمْ تَحْتَ الْکِساَّءِ فَقالَ الاْمینُ جِبْراَّئیلُ یا رَبِّ وَمَنْ تَحْتَ الْکِساَّءِ فَقالَ عَزَّوَجَلَّ هُمْ اَهْلُ بَیْتِ النُّبُوَّهِ وَمَعْدِنُ الرِّسالَهِ هُمْ فاطِمَهُ وَاَبُوها وَبَعْلُها وَبَنُوها

پس خدای عزوجل فرمود: ای فرشتگان من و ای ساکنان آسمان‌هایم براستی که من نیافریدم آسمان بنا شده و نه زمین گسترده و نه ماه تابان و نه مهر درخشان و نه فلک چرخان و نه دریای روان و نه کشتی در جریان را مگر به خاطر دوستی این پنج تن اینان که در زیر کسایند پس جبرئیل امین عرض کرد: پروردگارا کیانند در زیر کساء؟ خدای عزوجل فرمود: آنان خاندان نبوت و رسالتند: آنان فاطمه است و پدرش و شوهر و دو فرزندش.

فَقالَ جِبْراَّئیلُ یا رَبِّ اَتَاْذَنُ لى اَنْ اَهْبِطَ اِلَى الاْرْضِ لاِکُونَ مَعَهُمْ سادِساً فَقالَ اللَّهُ نَعَمْ قَدْ اَذِنْتُ لَکَ فَهَبَطَ الاْمینُ جِبْراَّئیلُ وَقالَ السَّلامُ عَلَیْکَ یا رَسُولَ اللَّهِ الْعَلِىُّ الاَْعْلى یُقْرِئُکَ السَّلامَ وَیَخُصُّکَ بِالتَّحِیَّهِ وَالاِْکْرامِ وَیَقُولُ لَکَ وَعِزَّتى وَجَلالى اِنّى ما خَلَقْتُ سَماَّءً مَبْنِیَّهً وَلا اَرْضاً مَدْحِیَّهً وَلا قَمَراً مُنیراً وَلا شَمْساً مُضَّیئَهً وَلا فَلَکاً یَدُورُ وَلا بَحْراً یَجْرى وَلا فُلْکاً یَسْرى اِلاّ لاَِجْلِکُمْ وَمَحَبَّتِکُمْ وَقَدْ اَذِنَ لى اَنْ اَدْخُلَ مَعَکُمْ فَهَلْ تَاْذَنُ لى یا رَسُولَ اللَّهِ فَقالَ رَسُولُ اللَّهِ وَعَلَیْکَ السَّلامُ یا اَمینَ وَحْىِ اللَّهِ اِنَّهُ نَعَمْ قَدْ اَذِنْتُ لَکَ فَدَخَلَ جِبْراَّئیلُ مَعَنا تَحْتَ الْکِساَّءِ فَقالَ لاِبى اِنَّ اللَّهَ قَدْ اَوْحى اِلَیْکُمْ یَقُولُ اِنَّما یُریدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ اَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهیراً

جبرئیل عرض کرد: پروردگارا آیا به من هم اذن می‌دهی که به زمین فرود آیم تا ششمین آنها باشم خدا فرمود: آری به تو اذن دادم پس جبرئیل امین به زمین آمد و گفت : سلام بر تو ای رسول خدا، (پروردگار) علی اعلی سلامت می‌رساند و تو را به تحیت و اکرام مخصوص داشته و می‌فرماید: به عزت و جلالم سوگند که من نیافریدم آسمان بنا شده و نه زمین گسترده و نه ماه تابان و نه مهر درخشان و نه فلک چرخان و نه دریای روان و نه کشتی در جریان را مگر برای خاطر شما و محبت و دوستی شما و به من نیز اذن داده است که با شما در زیر کساء باشم پس آیا تو هم ای رسول خدا اذنم می‌دهی؟ رسول خدا(ص ) فرمود و بر تو باد سلام ای امین وحی خدا آری به تو هم اذن دادم پس جبرئیل با ما وارد در زیر کساء شد و به پدرم گفت: همانا خداوند بسوی شما وحی کرده و می‌فرماید: (حقیقت این است که خدا می‌خواهد پلیدی (و ناپاکی) را از شما خاندان ببرد و پاکیزه کند شما را پاکیزگی کامل)

فَقالَ عَلِىُّ لاَبى یا رَسُولَ اللَّهِ اَخْبِرْنى ما لِجُلُوسِنا هذا تَحْتَ الْکِساَّءِ مِنَ الْفَضْلِ عِنْدَاللَّهِ فَقالَ النَّبِىُّ وَالَّذى بَعَثَنى بِالْحَقِّ نَبِیّاً وَاصْطَفانى بِالرِّسالَهِ نَجِیّاً ما ذُکِرَ خَبَرُنا هذا فى مَحْفِلٍ مِنْ مَحافِلِ اَهْلِ الاَْرْضِ وَفیهِ جَمْعٌ مِنْ شَیعَتِنا وَمُحِبّینا اِلاّ وَنَزَلَتْ عَلَیْهِمُ الرَّحْمَهُ وَحَفَّتْ بِهِمُ الْمَلاَّئِکَهُ وَاسْتَغْفَرَتْ لَهُمْ اِلى اَنْ یَتَفَرَّقُوا فَقالَ عَلِىُّ اِذاً وَاللَّهِ فُزْنا وَفازَ شیعَتُنا وَرَبِّ الْکَعْبَهِ

علی علیه‌السلام به پدرم گفت: ای رسول خدا به من بگو این جلوس (و نشستن) ما در زیر کساء چه فضیلتی (و چه شرافتی) نزد خدا دارد؟ پیغمبر(ص ) فرمود: سوگند بدان خدائی که مرا به حق به پیامبری برانگیخت و به رسالت و نجات دادن (خلق) برگزید که ذکر نشود این خبر (و سرگذشت) ما در محفلی از محافل مردم زمین که در آن گروهی از شیعیان و دوستان ما باشند جز آنکه نازل شود بر ایشان رحمت (حق) و فرا گیرند ایشان را فرشتگان و برای آنها آمرزش خواهند تا آنگاه که از دور هم پراکنده شوند، علی (که این فضیلت را شنید) فرمود: با این ترتیب به خدا سوگند ما رستگار شدیم و سوگند به پروردگار کعبه که شیعیان ما نیز رستگار شدند.

فَقالَ النَّبِىُّ ثانِیاً یا عَلِىُّ وَالَّذى بَعَثَنى بِالْحَقِّ نَبِیّاً وَاصْطَفانى بِالرِّسالَهِ نَجِیّاً ما ذُکِرَ خَبَرُنا هذا فى مَحْفِلٍ مِنْ مَحافِلِ اَهْلِ الاَْرْضِ وَفیهِ جَمْعٌ مِنْ شیعَتِنا وَمُحِبّینا وَفیهِمْ مَهْمُومٌ اِلاّ وَفَرَّجَ اللَّهُ هَمَّهُ وَلا مَغْمُومٌ اِلاّ وَکَشَفَ اللَّهُ غَمَّهُ وَلا طالِبُ حاجَهٍ اِلاّ وَقَضَى اللّهُ حاجَتَهُ فَقالَ عَلِىُّ اِذاً وَاللَّهِ فُزْنا وَسُعِدْنا وَکَذلِکَ شیعَتُنا فازُوا وَسُعِدُوا فِى الدُّنْیا وَالاْخِرَهِ وَرَبِّ الْکَعْبَه

دوباره پیغمبر فرمود: ای علی سوگند بدانکه مرا بحق به نبوت برانگیخت و به رسالت و نجات دادن (خلق) برگزید ذکر نشود این خبر (و سرگذشت) ما در محفلی از محافل مردم زمین که در آن گروهی از شیعیان و دوستان ما باشند و در میان آنها اندوهناکی باشد جز آنکه خدا اندوهش را برطرف کند و نه غمناکی جز آنکه خدا غمش را بگشاید و نه حاجت‌خواهی باشد جز آنکه خدا حاجتش را برآورد، علی گفت: بدین ترتیب به خدا سوگند ما کامیاب و سعادتمند شدیم و هم‌چنین سوگند به پروردگار کعبه که شیعیان ما نیز رستگار شدند.

هر آنچه دعاست اینجاست...
ما را در سایت هر آنچه دعاست اینجاست دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : سعید بازدید : 196 تاريخ : جمعه 26 فروردين 1401 ساعت: 18:11

۱. دعای کفعمی

شیخ کفعمی در کتاب “مصباح” این دعا را برای پیداشدن اشیا گمشده سفارش کرده:

{یَا مَنْ لَا یَخْفَى [عَلَیْهِ‏]عَنْهُ‏ مَکْتُومٌ‏ وَ لَا یَشُذُّ عَنْهُ‏ مَعْلُومٌ‏ وَ لَا یُغَالِبُهُ مَنِیعٌ وَ لَا یُطَاوِلُهُ رَفِیعٌ ارْدُدْ بِقُدْرَتِکَ عَلَیَّ مَا فِی. قَبْضَتِکَ إِنَّکَ أَهْلُ الْخَیْرَاتِ وَ مِنْهَا اللَّهُمَّ یَا هَادِیَ الضَّالَّةِ وَ رَادَّ الضَّالَّةِ أَسْأَلُکَ بِعِزَّتِکَ وَ سُلْطَانِکَ أَنْ تُصَلِّیَ عَلَى مُحَمَّدٍ. وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ أَنْ تَرُدَّ عَلَیَّ ضَالَّتِی فَإِنَّهَا مِنْ عَطَائِکَ وَ فَضْلِکَ وَ رِزْقِک}

 

۲. آیه‌ی ۵۹ از سوره‌ی انعام

این آیه برای پیدا شدن اشیا گمشده قیمتی بسیار سفارش شده است. البته در برخی از منابع دعای دیگری بعد از این آیه ذکر شده و گفته شده که آن دعا را بعد از خواندن این آیه زمزمه کنید. در این قسمت، آیه‌ ۵۹ از سوره‌ انعام را ذکر کرده و پس از آن دعا را زمزمه می‌کنیم.

متن آیه‌ی ۵۹ سوره‌ی انعام: 

{وَ عِنْدَهُ مَفاتِحُ الْغَیْبِ لا یَعْلَمُها إِلاَّ هُوَ وَ یَعْلَمُ ما فِی الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ وَ ما تَسْقُطُ مِنْ وَرَقَةٍ إِلاَّ یَعْلَمُها وَ لا حَبَّةٍ فی‏ ظُلُماتِ الْأَرْضِ وَ لا رَطْبٍ وَ لا یابِسٍ إِلاَّ فی‏ کِتابٍ مُبینٍ}

سپس این دعا را بخوانید:

{اللَّهُمَّ إِنَّکَ تَهْدِی مِنَ الضَّلَالَةِ وَ تُنْجِی مِنَ الْعَمَى وَ تَرُدُّ الضَّالَّةَ فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ اغْفِرْ لِی وَ رُدَّ ضَالَّتِی وَ صَلِّ‌عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ وَ سَلِّم}

۳. دوبیتی عربی

در قسمتی دیگر از کتاب مصباح کفعمی که یکی از معتبرترین کتاب‌های ادعیه و زیارت است، یک دو بیتی برای پیداشدن اشیا گمشده ذکر شده:

{نَادِ عَلِیّاً مَظْهَرَ الْعَجَائِبِ
‏ تَجِدْهُ عَوْناً لَکَ فِی النَّوَائِب
کُلُّ هَمٍّ وَ غَمٍّ سَیَنْجَلِی
بِوَلَایَتِکَ یَا عَلِیُّ یَا عَلِیُّ یَا عَلِی}

۴. دعای توصیه‌ شده توسط آیت‌الله بهجت

آیت‌الله بهجت در خصوص پیدا شدن اشیا گم‌شده دعایی بیان کرده‌اند و فرموده‌اند که برای پیدا شدن اشیا، این دعا را مرتب زمزمه کنید:

{‏أَصْبَحْتُ‏ فِی‏ أَمَانِ‏ اللَّهِ‏ ‏وَ أَمْسَیْتُ فِی جِوَارِ اللَّهِ}

همچنین در جایی دیگر دعای زیر را برای پیداشدن گم‌شده و رفع فراموشی توصیه کرده‌اند:

{اللهم انّی اسئلک یا مُذَکِّرَ الخیرِ و فاعلَهُ و الآمِرَ بِهِ اَن تُصلّیَ علی محمدٍ و آل محمد و تُذَکِّرَنی ما اَنسانیه الشیطان}

۵. دعای توصیه شده از زبان امام رضا (ع)

در کتاب مکارم الاخلاق که از جمله کتاب‌های معتبر درباره‌ی آداب و اخلاق اسلامی است، نقل شده که امام رضا (ع) فرموده اند : وقتی چیزی یا کالایی از تو گم شد، این دعا را بگو: 
{وَعِندَهُ مَفَاتِحُ الْغَیْبِ لاَ یَعْلَمُهَا إِلاَّ هُوَ وَیَعْلَمُ مَا فِی الْبَرِّ وَالْبَحْرِ وَمَا تَسْقُطُ مِن وَرَقَةٍ إِلاَّ یَعْلَمُهَا وَلاَ حَبَّةٍ فِی ظُلُمَاتِ الأَرْضِ وَلاَ رَطْبٍ وَلاَ یَابِسٍ إِلاَّ فِی کِتَابٍ مُّبِینٍ}
و سپس زمزمه کن:
{اللَّهُمَّ إِنَّکَ تَهْدِی مِنَ الضَّلَالَةِ وَ تُنْجِی‏ مِنَ‏ الْعَمَى‏ وَ تَرُدُّ الضَّالَّةَ فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ اغْفِرْ لِی وَ رُدَّ ضَالَّتِی وَ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ وَ سَلِّم‏}

 

۶. آیه‌ی ۱۶ از سوره‌ی لقمان

در برخی منابع، گفته شده‌است که برای پیداشدن اشیا قیمتی مثل طلا یا پول این اعمال را انجام دهید:

  • ۱۱۹ بار ذکر “یا حفیظ” را زمزمه کنید.
  • سپس ۱۱۹ مرتبه، آیه‌ی ۱۶ از سوره‌ی لقمان را زمزمه کنید:

{یَا بُنَیَّ إِنَّهَا إِنْ تَکُ مِثْقَالَ حَبَّةٍ مِنْ خَرْدَلٍ فَتَکُنْ فِی صَخْرَةٍ أَوْ فِی السَّمَاوَاتِ أَوْ فِی الْأَرْضِ یَأْتِ بِهَا اللَّهُ إِنّاللَّهَ لَطِیفٌ خَبِیرٌ}

هر آنچه دعاست اینجاست...
ما را در سایت هر آنچه دعاست اینجاست دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : سعید بازدید : 153 تاريخ : شنبه 20 فروردين 1401 ساعت: 15:44

شمارۀ 1
1-جهت بخت گشایی ذکریالطیف راهرروز 129مرتبه بخواند.
2- آیه وَ أَنکِحُواْ الْأَیَامَى‏ مِنکمُ‏ وَ الصَّالِحِینَ مِنْ عِبَادِکمُ‏ وَ إِمَائکُمْ  إِن یَکُونُواْ فُقَرَاءَ یُغْنِهِمُ اللَّهُ مِن فَضْلِهِ  وَ اللَّهُ وَاسِعٌ عَلِیمٌ( 32نور) را بهوقت اذان بخواند .


شمارۀ 2
این آیه  شریفه زیر را به جهت بخت گشایی بر کاغذ بنویسید و با گلاب بشویید و بخورید :
«وَاضْرِبْ لَهُمْ مَثَلا اَصْحابَ الْقَرْیَةِ اِذْ جائَهَا الْمُرْسَلوُنْ»

( خواهران عزیز دقت بنمایند که نوشتن ادعیه باید در زمان سعد و با یک شرایط خاص نوشته شود)

 

شمارۀ 3

دعایی دیگر جهت بخت گشایی،چنانچه دختر خانمی هنوز شوهر نکرده باشه و یا خواستگاری هنوز برایشان نیامده و و یا آمده وهنوز کار به پایان نرسیده و  به خانه بخت نرفته است به مدت چهل روز  بعد از هر نماز واجب بلافاصله بدون اینکه با کسی حرف بزند یک صلوات بفرستد و هفت مرتبه این آیه مبارکه را تلاوت کند

رَبِّ لا تَـذَرنی فَـرداً وَ اَنتَ خَیرُا لوارثـیـن  (سوره انبیا آیه هشتاد نُه)
انشاءالله به زودی به خانه بخت می رود.
تذکر: در زمان خاصی که نماز نمی خوانند از خواندن آیه مبارکه خودداری فرمائید،بعدازغسل  باقیماندۀ چهل روز را بجا بیاورید.

 

 

شمارۀ4 دعای بخت گشایی 

دعایی دیگر جهت آمدن خواستگارمناسب و بخت گشایی

از امام جعفر صادق علیه السلام روایت شده است که اگر دختری در خانه مانده باشد و کسی به خواستگاری نیاید سوره احزاب را بر پوست آهو یا پاره ای کاغذ بنویسد و در کوزه ای کوچکی قرار داده و آن کوزه را در خانه ای که آن دختر زندگی می کند قرار دهد پس خواستگار آن دختر زیاد شود ، همچنین برای سریع آمدن خواستگار نیز همین طریق مفید است. انشاء الله

 

شمارۀ دعای بخت گشایی 

برای گشایش بخت بسته٬ آیات زیر را بر کاغذ بنویسد و بر گردن آویزان کند: 

سوره فتح آیات ۱ و ۲

2- تمام سوره نصر

3-سوره روم آیه ۲۱ ( و من آیاته ان ... لقومٍ یتفکرون )

4-سوره مائده آیه ۲۳ ( ادخلوا علیهم الباب ... ان کنتم مومنین)

5-سوره قمر آیات ۱۱ و ۱۲ ( ففتحنا ابواب السمائ ... علی امر قدر قدر )

6-سوره طه آیات ۲۵ تا ۲۸ ( قال رب اشرح لی ... یفقهوا قولی )

7-سوره کهف آیه ۹۹ ( و ترکنا بعضهم ... فجمعنا هم جمعاْ )

8-سوره توبه آیات ۱۲۸ و ۱۲۹ ( لقد جاء کم رسولٌ ... و هو رب العرش العظیم )

پس از آویزان کردن این جمله به آن اضافه شود:  

کذلک حللت فلان بنت فلانه ( ترجمه : بدین ترتیب فلان دختر فلانه را آزاد کردم توضیح : بجای فلان نام دختر و بجای فلانه نام مادر وی را می بایست نوشت)

 

شمارۀ 6دعای بخت گشایی 

آیه ای بسیار مجرب جهت بخت گشایی دختران :

آیه : إِنَّ اللَّهَ یُمْسِکُ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضَ أَن تَزُولَا  وَ لَئنِ زَالَتَا إِنْ أَمْسَکَهُمَا مِنْ أَحَدٍ مِّن بَعْدِهِ  إِنَّهُ کاَنَ حَلِیمًا غَفُورًا(41فاطر)را بمدت ۴۰ روز روزی  ۴۰  مرتبه خوانده شود.

 

شمارۀ 7  دعای بخت گشایی

برای بخت گشایی دختران نقل شده از عارف عالیقدر آیت الله شوشتری :

دعای یستشیر را ۴۰ روز با توجه و تدبُّر در معنی آن بخوانند (بهتر است بعد از نماز صبح باشد)

 

شمارۀ 8

از آیت الله بهجت جهت بخت گشایی دختران جوان دستوری خواستند. در جواب فرمودند:

آیه «رَبّنا هَبْ لَنا مِنْ أَزْواجِنا وَ ذُرِّیّاتِنا قُرّةَ أَعْیُنٍ وَ اجْعَلْنا لِلْمُتّقینَ إِمامًا»(سوره فرقان آیه   74) را زیاد بخوانند.
بار دیگر هم از ایشان سوال کردند دستور دیگری فرمود:
فرمود: نماز جعفر طیار بخواند و پس از آن دعایی که در کتاب زادالعماد مجلسی آمده که در این هنگام خوانده شود بخواند و بعد به سجده برود و تلاش کند که حتما گریه کند(هرچند کم) و همین که چشمش را اشک گرفت حاجت خود را از خدا بخواهد. این کار را تا زمانی که حاجتش روا شود انجام دهد.

شمارۀ9دعای بخت گشایی
جهت بخت گشایی و آمدن خواستگارمناسب

1- دعای مقنعه را روزها گوشه روسری و یا مقنعه و شبها زیر بالش قرار دهد.
2- روزی 110 مرتبه آیه 9 سوره آل عمران را تا (( لایخلف المیعاد)) بخواند و سپس بگوید اجمع بینی و بین زوج المومن) )
3- روزی دو مرتبه سورد یس و یا 40 مرتبه حمد بخواند و به حضرت زینب ( سلام الله علیها ) هدیه دهد و هر روز بگوید  به حق علی و فاطمه بر شما همسری خوب برایم بفرست
4- انگشتر شرف الشمس دست کند.

 

هر آنچه دعاست اینجاست...
ما را در سایت هر آنچه دعاست اینجاست دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : سعید بازدید : 503 تاريخ : پنجشنبه 18 فروردين 1401 ساعت: 17:23

معتبرترین دعاهای سریع الاجابه
1. دعای مقاتل بن سلیمان از امام سجاد(ع)
امام سجاد (ع) به مقاتل بن سلیمان، دعایی را تعلیم داده، که مقاتل گوید هر کس این دعا را صد بار بخواند، دعایش مستجاب خواهد شد. این دعا چنین است:

«إِلَهِی کَیْفَ أَدْعُوکَ وَ أَنَا أَنَا وَ کَیْفَ أَقْطَعُ رَجَائِی مِنْکَ وَ أَنْتَ أَنْتَ إِلَهِی إِذَا لَمْ أَسْأَلْکَ فَتُعْطِیَنِی فَمَنْ ذَا الَّذِی أَسْأَلُهُ فَیُعْطِینِی إِلَهِی إِذَا لَمْ أَدْعُکَ [أَدْعُوکَ ] فَتَسْتَجِیبَ لِی فَمَنْ ذَا الَّذِی أَدْعُوهُ فَیَسْتَجِیبُ لِی إِلَهِی إِذَا لَمْ أَتَضَرَّعْ إِلَیْکَ فَتَرْحَمَنِی فَمَنْ ذَا الَّذِی أَتَضَرَّعُ إِلَیْهِ فَیَرْحَمُنِی إِلَهِی فَکَمَا فَلَقْتَ الْبَحْرَ لِمُوسَی عَلَیْهِ السَّلامُ وَ نَجَّیْتَهُ أَسْأَلُکَ أَنْ تُصَلِّیَ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ وَ أَنْ تُنَجِّیَنِی مِمَّا أَنَا فِیهِ وَ تُفَرِّجَ عَنِّی فَرَجاً عَاجِلاً غَیْرَ آجِلٍ بِفَضْلِکَ وَ رَحْمَتِکَ یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ.»

دعای سریع الاجابه

2. دعای سریع الاجابه فرج
کفعمی در کتاب بلدالامین دعایی از حضرت علی (ع) نقل کرده که اگر شخص گرفتار، ترسیده، نگران و غم دیده، آن را بخواند، حق تعالی گشایش در کار او ایجاد نماید، که این دعا چنین است:

یا عِمادَ مَنْ لا عِمادَ لَهُ وَ یا ذُخْرَ مَنْ لا ذُخْرَ لَهُ وَیا سَنَدَ مَنْ لا سَنَدَ لَهُ ویا حِرْزَ مَنْ لا حِرْزَ لَهُ وَیا غِیاثَ مَنْ لا غِیاثَ لَهُ وَیا کَنْزَ مَنْ لا کَنْزَ لَهُ وَیا عِزَّ مَنْ لا عِزَّ لَهُ یا کَریمَ الْعَفْوِ یا حَسَنَ التَّجاوُزِ یا عَوْنَ الضُّعَفاَّءِ یا کَنْزَ الْفُقَراَّءِ یا عَظیمَ الرِّجاَّءِ یا مُنْقِذَ الْغَرْقی یا مُنْجِیَ الْهَلْکی یا مُحْسِنُ یا مُجْمِلُ یا مُنْعِمُ یا مُفْضِلُ اَنْتَ الَّذی سَجَدَ لَکَ سَوادُ اللّیْلِ وَنُورُ النَّهارِ وَضَوْءُ الْقَمَرِ وَشُعاعُ الشَّمْسِ وَحَفیفُ الشَّجَرِ وَدَوِیُّ الْماَّءِ یا اَللّهُ یا اَللّهُ یا اَللّهُ لا اِلهَ إ لاّ اَنْتَ وَحْدَکَ لا شَریکَ لَکَ یا رَبّاهُ یا اَللّهُ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَافْعَلْ بِنا ما اَنْتَ اَهْلُهُ.

پس از دعا هرچه حاجت داری درخواست کن

3. دعای توسل
محمد ابن بابویه دعای توسل را از ائمه (ع) نقل کرده و گفته است که این دعا را در هیچ امری نخواندم، مگر آن که اثر اجابت آن را به زودی یافتم.

4. دعای اسم اعظم
سید علیخان شیرازی در کتاب «کلم طیب» نقل فرموده:اسم اعظم خدای تعالی آن است که افتتاح او «الله» و اختتام او «هو» است، هر که اسم اعظم خدای تعالی را روزی 11 بار ورد خود قرار بدهد، هر آینه هر امر مهم جزئی و کلی برای او آسان شود و آن اسم اعظم پنج آیه از پنج سوره مبارکه بقره، آل عمران، نساء، طه و تغابن است، با این ویژگی که حروف آن نقطه ندارد و تغییری در اعراب آنها صورت نمی گیرد:

«الله لا إله إلا هو الحی القیوم...» تا آخر آیه الکرسی

«الله لا اله الا هو ...نزل علیک الکتاب ...»

«الله لا إله ان هو لیجمعنکم ...»

«الله لا إله ان هو له الاسماء...»

«الله لا إله الا هو و علی إلله...»

هر آنچه دعاست اینجاست...
ما را در سایت هر آنچه دعاست اینجاست دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : سعید بازدید : 145 تاريخ : چهارشنبه 17 فروردين 1401 ساعت: 19:04